دل نوشته های یک دانشجو



دیروز عصر نزدیکای پنج عصر با یکی از دوستان رفتیم بهشت رضا سر مزار شهدا؛
برام جالب بود که توی اون تایم هیچ کس توی قبرستان نیست و از 6 به بعد هم حتی سرویس اتوبوس هم نداره تازه با این که 8 کیلومتری از شهر فاصله داره؛
امّیدوارم شهدا از غربت خارج شوند؛
به خصوص خطاب به مردم مشهد؛
در واقع اینجا خلوت ترین گار شهدا رو بین اون هایی که من رفته بودم رو داشت که واقعا جای تاسّف دارد؛


درطی مدّتی که توی سایت ها و وبلاگ های مختلف مطلب می نوشتم بار ها با این انتقاد مواجه شدم که چرا متن هام رو به زبان گفتار می نویسم.
واقعّیت اینه که من همواره تلاشم رو کردم که متن ها و نوشته هام تا حدّامکان ساده و روان باشه و به دل بشینه و یکی از کارهایی که به نظرم برای نیل به این هدف لازم بود استفاده از زبان گفتار بود.
لذا همیشه و به عمد تلاشم رو می کنم که متن هام تا حدّ امکان به زبان گفتار نزدیک باشند.


خیلی از ما این اصطلاح رو شنیدیم که می گن: "درس رو داروساز ها می خونن،پوزش رو پزشک ها می دن و پولش رو دندون ها در میارن"

در کمال تاسّف و تاسّر و با توجّه به بی توجّهی هایی که در دور گذشته به داروسازی و دانشجویان اون شده امروزه شاهد بی احترامی های شدیدی به این قشر در سطح جامعه ی علوم پزشکی هستیم.
امّیدوارم این مساله با بلوغ ذهنی و عقلی عزیزانی که درجه ی اهمیّت وجود داروساز رو در جامعه و در کادر درمان نمی دونن بر طرف شه.

حتما همه ی شما بارها این سوال را به گونه های متفاوت از افراد مختلف شنیده اید و به احتمال زیاد حداقل یکبار مجبور به نوشتن انشایی در این زمینه و با این موضوع شده اید.

و به احتمال زیاد پاسختان هم مانند همه ی بچه ها علم بوده است؛

امّا آیا واقعا این پاسخ صحیح است؟

اجازه بدهید یک گام جلوتر برویم و ریشه ای تر به این قضیه بپردازیم:

آیا اصلا پرسیدن چنین سوالی درست است؟

همه ی ما می دانیم که امروزه دیگر علم بدون ثروت هیچ کاربردی ندارد.

از سوی دیگر ثروت کلان بدون علم نیز بی معنی و ابلهانه است.

فلذا بیایید بجای اینکه بعد از 50 سال همچنان این سوال ابلهانه را از کودکان خود بپرسیم و انتظار شنیدن انشایی زیبا در وصف برتری علم نصبت به ثروت را داشته باشیم به کودکان خود بیاموزیم که این دو هیچ تناقظی با هم ندارند و هر یک مکمل دیگری است.


الهی ! از من آهی و از تو نگاهی.

الهی! عمری آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم.

الهی! غبظه ملایکه ای را می خورم که جز سجود نمی دانند، کاش حسن از ازل تا ابد در یک سجده بود.

الهی! سست از آن که مست تو نیست کیست؟

الهی! همه این و آن را تماشا کنند و حسن خود را، که عجیب تر از خود نیافت.

الهی! دل بی حضور چشم بی نور است، این دنیا را نمی بیند و آن، عقبی را.

الهی! همه حیوانات را در کوه و جنگل می بینند و حسن در شهر و ده.

الهی! آن که خوب را حباله اصطیاد مبشرات نکرده است، کفران نعمت گرانبهائی کرده است.

الهی! مراجعات از مهاجرت به سویت تعرب بعد از هجرت است و تویی که نگهدار دل هایی.


چند روزی است که اوّلین داروخانه ی رباتیک کشور که از سال 1393 در حال ساخت بود  در شهر ارومیه افتتاح شده است.
این سامانه همه ی کار های داروخانه از تحویل نسخه تا تحویل دارو و دریافت هزینه را به صورت خودکار انجام می دهد.
گذشته از بحث فنی،مساله ای که از زمان اعلام خبر افتتاح این داروخانه تا به حال در بین دانشجویان داروسازی مطرح شده مساله ی جایگزین شدن داروساز ها به وسیله ی این سامانه در آینده ای نچندان دور است که ما در ذیل به آن خواهیم پرداخت.
متاسفانه در کشور ما رشته ی داروسازی در حکم یک دوره ی طولانی مدت آموزشی برای اخذ مجوّز ایجاد داروخانه است.
در حقیقت دانشجویان داروسازی با وجود مطالعه ی درس هایی به مراتب بیشتر و سخت تر از دانشجویان پزشکی و دندان و حتی بعضی از دانشجویان مهندسی است در نهایت تبدیل به مغازه دارانی می شوند که درس های سنگین مطالعه شده توسّط آن ها مثل فارماسیوتیکس،فارماکولوژی و . دیگر هیچ کاربردی برای آن ها نخواهد داشت.
با افتتاح این داروخانه دانشجویان نصبت به آینده ی خود دچار اضطراب و نگرانی شده اند.
حالی اینکه این اضطراب مساله ای کاملا بی مورد است.چرا که در واقعیّت رسالت داروساز ها مساله ای دیگر است.
در حقیقت داروساز ها یکی از مهمترین اجزای سیتسم درمان می باشند و اهمیّت آن ها هم ارز پزشکان است.
چرا که در نظام درمان جهانی پزشکان تنها وظیفه ی تشخیص بیماری را دارند و این وظیفه ی داروسازهای بالینی است که تعیین کنند از چه دارویی و با چه دوز و شیوه ای استفاده شود.در حالی که در کشور ما این گونه نیست و ما داروساز ها را به یک نسخه پیچ تقلیل درجه داده ایم.
نتیجه ی این امر را نیز به راحتی در اشتباهات فاحش دارویی که ناشی از کمبود علم داروشناسی در بین پزشکان است مشاهده کرد.
از سوی دیگر صنایع داروسازی کشور ما به شدت ضعیف عمل کرده اند که در نتیجه ی آن ما شاهد کمبود دارو در سطح وسیع به واسطه ی تحریم های اعمال شده هستیم.
حال آن که ما تعداد قابل توجّهی از متخصّصین داروسازی در شاخه های گوناگون را داریم که توانایی آن را دارند که کشور را در بسیاری از زمینه ها خودکفا کنند.
امّیدواریم که انشا الله رویکرد نظام درمانی و نظام آموزشی نصبت به این رشته نیز تغییر کند تا هم کیفیت درمان افزایش یابد و هم دانشجویان داروسازی دیگر دغدغه های کودکانه ی اینچنینی نداشته باشند.


سلام دوستان؛
چند وقت پیش به بهانه ی مسابقه ی کتابخانی ای که هرچند توی اون شرکت هم نکردم کتاب "یادت باشد" رو خریدم و مطالعه کردم؛
در واقع باید اوّل اعتراف کنم که هیچ وقت تا پیش از اون از هیچ یک از کتب دفاع مقدّس خوشم نمی آمد؛
در واقع اغلب اون ها نثری ضعیف دارند و خیلی خوب روشون کار نشده؛
امّا این کتاب چیز دیگه ای بود؛
کتابی بر آمده از دل؛
کتابی بر آمده از عشق؛
و اون هم نه یک عشق کهنه و قدیمی و به قول رفقا دهه شصتی؛
از یک عشق تازه؛
از یک عشق دهه نودی؛
توی این کتاب بود که فهمیدم هنوز عشق وجود داره؛
اینجا بود که فهمیدم عاشقانه و در کنار هم زندگی کردن یعنی چه؛
این جا بود که دیدم گاهی آدم باید از آدم هایی الگو برداری کنه که حتّی به ذهنش هم خطور نمی کرد چنین چیزی رو بلد باشن؛
آره دوستان؛
"یادت باشد" مفهومی جدید و مانوس تر از زندگی یک شهید در اختیار ما گذاشت؛
مفهومی کاملا متفاوت؛
و آن مفهوم متفاوت چیزی نبود جز

عشق

#عشق  #مدافع_حرم  #شهید

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها